مهدکودک
رامیلا جونم امروز واسه اولین بار مامان جون بردت مهدکودک من خیلی نگران و ناراحت بودم طوری که خودم نتونستم ببرمت ولی خدارو شکر مثل اینکه از محیط اونجا خوشت اومده اخه عسل دختر همسایه مون که تو هم خیلی دوستش داری اونجاست مربی به مامان جون گفته که ماشالله فقط آهنگ گذاشتن و تو رقصیدی و همش نانای نانای کردی الهی قربونت برم و ایشالله که همیشه تو تمام مراحل زندگی خوش و خرم و خندان وسلامت باشی .
ایشالله امروز که رفتی مهدکودک تامقطع دکترا پیش بری الهی قربونت برم دوست دارم هوارتا عزیز دلم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی